مطالعه و بررسی آنچه فیلسوفان و دانشمندان درباره واقعیت جهان بیان کرده اند از جهات مختلف جنبه تربیتی دارد. متافیزیک یا مطالعه واقعیت جهان با اینکه در عصر ما تحت تأثیر پژوهشهای علمی قرار دارد مع ذلک دانشمندانی که فعالیتهای علمی خود را به یک یا چند رشته محدود می سازند از تهیه و تدوین نظامی که جهان را معرفی کند عاجز هستند. این امر که آیا جهان نظامی واحد را تشکیل میدهد یا نظامهای متعدد در جهان وجود دارد مورد بحث فیلسوفان می باشد.
 
با اینکه تنوع وقایع و پدیده ها بقدری است که تشکیل جهان واحد رامشکل می سازد معذلک این امر مانع از آن نیست که آدمی به بررسی ارتباط پدیده های گوناگون بپردازد و بخواهد تصویری از جهان برای خود ترسیم کند؛ مطالعه و بررسی ارتباط میان پدیده ها برای دانشمندانی که در یک یا چند رشته مثل فیزیک، شیمی و زیست شناسی کار می کنند و قهرأ دائره فعالیتهای تحقیقی آنها محدود است به طور کامل میسر نیست.
 ماده چیست؟ اشیاء مادی چه هستند؟ دانشمندان و فیلسوفان گذشته خصوصیات ماده را به دو دسته متمایز تقسیم می کردند. بعد، استحکام صورت و حرکت را خصوصیاتی اساسی و ثابت فرض می نمودند و آنها را خصوصیات نخستین می نامیدند. این دسته از خصوصیات را معمولا غیرقابل تفکیک ازماده میدانستند.دانشمند باید دیدی فلسفی داشته باشد و خود را از محدودیتهایی که رشته های مختلف علمی بر او تحمیل می کند آزاد سازد تا بتواند به تألیف و ترکیب نظریات علمی و تفسیر و تعمیم آنها اقدام کند و آنچه را که به عنوان مثال دانشمند زیست شتاسی در رشته خود بیان می دارد در جنبه های دیگر جهان مطالعه نماید.طرح این سؤال که آیا اصل تحول و تکامل که درباره موجودات زنده صادق است درباره زمین و دیگر کرات آسمانی نیز صدق می کند، مستلزم داشتن یک بینش فلسفی و خارج شدن از محدودیتی است که در رشته زیست شناسی وجود دارد.
 
مطالعه واقعیت جهان میل کنجکاو شاگردان را ارضاء می سازد. علاوه براین، بررسی نظریات مختلف درباره عناصر تشکیل دهنده جهان با توجه به زمینه تاریخی، جریان رشد فکر انسان و درک او را در دوره های مختلف از جهان مشخص می کند. طرح نظریاتی مانند تشکیل جهان از آب یا هوا یا امر نامعین یا آب و هوا، خاک و آتش یا ذرات کوچک، نامتناهی، غیرقابل تقسیم و غیرقابل انهدام که به نام اتم خوانده می شود و از لحاظ شکل و اندازه با هم اختلاف دارند و دائما در حرکت می باشند، چنانچه «لو کرتیوس» عقیده داشت یا ذراتی که خصوصیات ثابت دارند و محل آنها تغییر می کند بنابر آنچه «دموکریتوس» میگفت یا هیولا و صورت ( هیولا امری است بالقوه که حالت استعداد و امکان را منعکس می سازد و صورتهای مختلف را می پذیرد و صورت فعلیت با آنچه را که شیء در حال تحقق ظاهر می سازد تشکیل میدهد) طبق نظر «ارسطو» یا مولکولها و اتمها یا الکترونها و پروتونها و بالاخره نظریه ای که مرکز انتشار تشعشعات را امری مادی تلقی می کند و این مرکز را به صورت مفهوم ریاضی بیان می دارد یا امر مادی را به صورت حرکات موجی تلقی کردن، سیر افکار دانشمندان و متفکران را درباره جهان روشن می سازد.

طرح سؤالاتی مانند: آیا اساس جهان امری مادی است یا امری عقلانی که به صورت ربط منطقی ظاهر می گردد؟
آیا می توان پدیده های مختلف را به عناصر مادی یا معنوی تحویل نمود؟ آیا ما با یک جهان با چند جهان سرو کار داریم؟
 آیا در ورای کثرت وحدتی وجود دارد؟
آیا هر چیز در تغییر است؟ آیا جهان از وقایعی تشکیل شده است؟
آیا جهان جریانی است پیوسته و مستمر؟
 
آنچه که فکر دانشمندان را به خود معطوف داشته مشخص می سازد و تا حدی پژوهشهای علمی را معین می کند.در بحث راجع به «ساختمان اتم» راسل در کتاب رئوس مطالب فلسفه چنین می گوید: نکته مهمی که از تئوری جدید برای فیلسوف مطرح می شود ناپدید شدن «ماده» به عنوان یک «چیز» است. به جای «شیئیت» ماده انتشارات از یک محل اساس ماده را (منظور محل یا مرکزی است که تشعشعات یا انرژی از آن خارج می شود) تشکیل میدهد.
 
به نظر «راسل» تئوری نسبیت نیز در طریق دیگری استحکام ماده را از میان می برد. همه نوع وقایع در دنیای مادی رخ می دهد، اما میزها و صندلیها، خورشید و ماه و حتی نان روزانه ما به صورت انتزاعات رنگ پریدهای درآمده اند. تنها قوانینی مطرح هستند که در ترتیب (پیاپی آمدن وقایع نمایش داده میشوند و این وقایع خود از ناحیه هایی معین سرچشمه می گیرند. همانطور که در بالا گفته شد دانشمندانی که بینش فلسفی دارند نظریات علمی را مورد تفسیر و بررسی قرار میدهند و هر یک بنحوی نظامی معین از جهان تصویر می نماید. یکی جهان را به صورت نظامی معقول و منطقی معرفی می کند و دیگری در این میان سرگردان است و نمی تواند پدیده ها را در یک زمینه منطقی با هم مربوط سازد.
 
خوانندگان محترم می توانند نظریات دانشمندان را درباره واقعیت جهان در فصل سوم کتاب فلسفه تألیف نگارنده مطالعه کنند. نظر به اینکه نقل تمام آنچه را که در فصل مذکور بیان شده باعث اطاله کلام می شود و در این کتاب نظر ما متوجه جنبه تربیتی مسائل فلسفی است در اینجا بذکر نکته هایی را که آقای Titus مؤلف کتاب مسائل زنده در فلسفه در پایان فصل هفتم این کتاب مطرح ساخته است می پردازیم.

آیا جهان دارای نظم است یا فاقد نظم می باشد اگر دارای نظم است ماهیت نظم چیست؟ با اینکه پیدایش امور تازه و درجه ای از عدم ثبات در قلمرو دنیای مادی که موضوع بحث علوم طبیعی است امکان دارد معذلک ناحیه ای که کاملا بی نظم و بدون ترتیب باشد وجود ندارد. در تشکیل و سقوط ذره های برف تا مدارهای سیاره ها و منظومه های شمسی همه جا نظم برقرار است. اکنون باید دید ماهیت این نظم چیست؟ آیا جهان امری است ماشینی با اینکه هدفی در مفاهیم قدیم دنیای ماشینی ماده بیجان، دنیای ماشینی نیوتون و اتم غیر۔ قابل قسمت که عنصر سازنده جهان را تشکیل میدهد ظاهرة متزلزل شده اند. انقلابی در علوم فیزیکی در حال رخ دادن است و بیان کننده این حقیقت می باشد که جهان با طبیعت را نباید با ماشین مقایسه کرد و مفاهیم «امکان» و شدن را نباید توهمات بیهوده ذهن انسانی تلقی نمود. این تغییرات، دلالتها و اشارات اساسی درباره طبیعت بیجان و در مورد افکار ما نسبت به حیات، انسان، شعور، ارزشها و مانند اینها برای فلسفه دارند.
 
ماده چیست؟ اشیاء مادی چه هستند؟ دانشمندان و فیلسوفان گذشته خصوصیات ماده را به دو دسته متمایز تقسیم می کردند. بعد، استحکام صورت و حرکت را خصوصیاتی اساسی و ثابت فرض می نمودند و آنها را خصوصیات نخستین می نامیدند. این دسته از خصوصیات را معمولا غیرقابل تفکیک ازماده میدانستند. رنگ، صدا، بو و مزه را خصوصیات ثانوی و از ماده جداشدنی تلقی می کردند. یعنی این خصوصیات را ذهنی و پاره ای آنها را محصول تأثیر متقابل خصوصیات نخستین موجود زنده قلمداد می نمودند.
 
«ماده» از نظر دانشمندان امروز با آنچه اینگونه خصوصیات را دارد و در زندگی روزمره درک می شود کاملا متفاوت است. مثل اینکه در توضیحات علمی خصوصیات نخستین و خصوصیات دومین ناپدید میشوند و آنچه موجود و متحقق است همان مراکز و یا انرژی می باشند. و این امر واقعی و ثابت بودن ماده و خصوصیات آن را نفی نمی کند. اینگونه امور را می توان جنبه ها یا جهات دنیای ما از نقطه نظرهای مختلف تلقی کرد. این حقیقت را که مطالعات مربوط به ماده به مرحله نهایی نرسیده اند نمی توان مورد تردید قرار داد.
 
به ما می گویند ماده انرژی است وقتی می پرسیم انرژی چیست گفته میشود انرژی امری الکترونیکی است. اگر سؤال کنیم انرژی الکترونیک چیست ممکن است به ما گفته شود که انرژی الکترونیک جریان یا پتانسیلی است برای انجام دادن حیزها یا اینکه سؤال غیرقابل جواب می باشد.ما باید مطالعاتی را که هم اکنون در این زمینه جریان دارد دنبال کنیم، ممکن است، ماده را نتوان بوسیله خود آن مطالعه کرد یا اینکه جدا کردن آن از جریانها و وقایعی که با آن ارتباط دارند امکان داشته باشد.
 

منبع: اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، علی شریعتمداری، چاپ پنجاه و سوم، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران 1391